بار دیگر، بزرگترین همآوایی تاریخ، جهان را بهت زده کرد و تعداد شرکت کنندگان پرخروش وپر طپش حسینی از مرز ۱۴میلیون عبور کرد. راهپیمایی امسال حاوی نکات زیادی بود و هست، اما یک نکته تمایز بخش آن، تصاویر زیاد شهید سپهبد قاسم سلیمانی وشهیدابومهدی المهندس در میان راهپیمایان بود که نشان میدهد پیادهروی اربعین علاوه بر اینکه یک جریان فکری-فرهنگی، عقیدتی و تربیتی است، یک جریان راهبردی فوق العاده مهم نیز هست که ازیک سو مورد تعظیم مردم تمام ادیان جهان است واز سوی دیگر قدرت نرم شیعه وعند الضروره، قدرت سخت شیعه را با شکوه وپر صلابت به رخ جهان میکشد.
در ایران اما جاماندگان دلداده در شهرهای مختلف کشور، مسیرهایی نمادین را برای راهپیمایی برگزیدند. در تهران از یک سو دانشجویان از دانشگاه تهران با رهبر معظم انقلاب از طریق ارتباط تصویری دیدار داشتند که رهبر فرزانه انقلاب در بیانات کوتاهی به جهاد تبیینی پرداختند و از سوی دیگر، خیل عظیم سوگواران از میدان امام حسین تا حرم حضرت عبدالعظیم حسنی، مسیر ۱۷ کیلومتری را با اشک وآه پیمودند ودر مشهد نیز از میدان فردوسی به سمت حرم مطهر به محضر صاحب عزا وآقامان حضرت رضا علیه افضل التحیه والثناء شتافتند و در سایر شهرهای کشور این حرکت گسترده، تبلوری ویژه داشت و مصرع زیبای سعید بیابانکی:«پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر» ترجمان عمق سوگ ایرانیان بود وحالا چهل منزل را پشت سر گذاشتیم واین پرسش همچنان خودنمایی میکند که اربعین چراچنین عظیم وپرصلابت و باشکوه است ؟ پاسخ شاید این باشد: اربعین نه یک روز در شمار دیگر روزها که یک روز ویژه و سترگ با ظرفیتهای عظیم در ساحتهای مختلف است که باوجود حرکت بزرگ و بشکوه سالهای اخیر، هنوز ظرفیتهای مستور آن برایمان نمایان نشده است. از جمله ظرفیتهای کار نشده این قلمرو، اربعین و فقه سیاسی است؛ نیز فقه الثقافه در ابعاد و متعلقات آن، فقه ارتباطات وگسترههای متنوع آن، فقه الاجتماع و… است که در این خصوص لازم است فقها و دین پژوهان و دانشوران عرصه مطالعات میان رشتهای، نسبت به عرصهها و سویههای ناپژوهیده آن به صورت ویژه بنگرند.
در کنار عاشورا یعنی به همان اندازهای که عاشورا ترجمان حماسه، حریت، فضیلت و آزادگی است، اربعین هم کارکرد فقهی، اجتماعی و سیاسی دارد و نیز عاشورا و اربعین بزرگترین رسانه جهان، الهام بخش و هویت بخش جهان آشوبناک ماست. ساحتی که همان طور که اشاره شد از زاویه فقه هم باید بدان به صورت ویژه نگریست؛ چه در اربعین امروز میتوان فقه الاجتماع را تحقق بخشید، فقه السیاسه را خواند و فقه البلاغ را در ترازی جهانی، بازتعریف کرد. امروز، اربعین فقط یک روز مذهبی نیست که فراتر از آن، یک روز دینی است و حتی میتوان آن را روزی بین الادیانی خواند که شیعه، اهل تسنن، مسیحی و … در آن نقشآفرینی میکنند و در پرتو آن، نقش میپذیرند. در این حضور پراُبهت، استوار و پرهیمنه است که حکم فقهی «وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّهٍ» در قالب قدرت نرم و بازدارنده، محقق میشود و «تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُم» را چنان رقم میزند که محاسباتشان را تحت تأثیر قرار میدهد تا «گزینههای روی میز» خود را دگر باره، بررسی کنند.
این هیمنه اقتدار که عصای دست امت اسلام است، در همین یکی دو سال پیش، نقش خویش را چنان ایفا کرد که تروریسم و داعشیسم و جریان تکفیری زلزلهای بزرگتر از همه زلزلهها را در ارکان ستون خویش احساس کردند و گفته میشد که این «تُرهِبونَ بِهِ»، «عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُم» را به شور کشانده بود که اگر فقط بخشی از این جمعیت انبوه که حسین(ع) را امام خویش میدانند، به عاشورایی رو به جانب سنگرهاشان کنند، آنان چه میتوانستند کنند؟ آیا راهی جز گریز و مرگ داشتند؟ آیا قدرتی چنین متراکم را دنیا سراغ دارد؟ قدرتی که مرگ را به بازی میگیرد. اربعین فقط یک جلوه اش اقتدار دشمن شکن است؛ هزاران جلوه دارد که هر کدام را هم میشود خوانشی فقهی داشت یا معرفتی یا سیاسی یا اخلاقی یا هر مؤلفه ای که در «تراز مکتب حسین» میتواند مورد نظر باشد. اربعین را باید با تمام وجوه آن خواند، تا بتوان این روز را در سپهراقتدار راهبردی به جایگاهی که باید رساند...
نظر شما